یک سال گذشت
پسرم؛
یکسال پر از فراز و نشیب رو باهم پشت سر گذاشتیم.
یک سالی که به چشم به هم زدنی گذشت و سالهای بعد هم یکی پس از دیگری به همین سرعت و حتی سریعتر سپری میشه.
و مهم اینه که توی گذشت زمان گم نشیم طوری که فقط روزهامون رو سپری کنیم و زندگی کردن رو فراموش کنیم.
چه اینکه ما آفریده شدیم تا اونطور که باید و شاید زندگی کنیم.
شاید به ظاهر ساده باشه و با خودت بگی که خوب ماهم داریم همین کار رو میکنیم ولی زندگی کردن داریم تا زندگی کردن و درست زندگی کردن یه هنره و لابه لای همین روزمره گیها و زندگی کردن هاس که شخصیت انسان شکل میگیره و میتونه اونقدر بالا بره که بشه جانشین خدا رو زمین یا اونقدر پایین بره که از انسان بودنش چیزی باقی نمونه.
اینارو میگم تا بدونی پسرکم که زندگی خیلی ساده س جدای از فرمولهای پیچیده ای که این روزها روانشناسا و فیلسوفا در موردش ارائه میدن به شرطی که بدونی از زندگیت چی میخوای و به کجا میخوای برسی و تصمیم بگیری که درست زندگی کنی.
امیدوارم توی این سالهایی که خدای مهربون مسئولیت بزرگ کردن و تربیتتو بهم سپرده و من رو لایق مادری دونسته، با کمک خودش به شایستگی از پس این وظیفه بزرگ بربیام و تو رو تو مسیر درست زندگی کردن قرار بدم.
الهی آمین