رادینرادین، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

برای پسرم رادین

گربه ای که مادره...

1392/10/9 15:40
نویسنده : مامان سمی
747 بازدید
اشتراک گذاری

پسرکم این یه شعر از آلبوم خانوم ثمین باغچه بانه که شما خیلی دوست داری و مامان همیشه برات میخونه؛

 

یه سگ قلدر داره همسایه ی ما

اسم سگش گرگیه از اون بلاهاس

اون یکی همسایمون یه گربه داره

اسم گربش نازیه از اون خوشگلاس

نازی یه بچه داره به اسم ملوس

از اون آتیش پاره ها از اون شیطوناس

 

گربه های کوچمون از ترس گرگی

جاشون سر درخت و رو پشت بوماس

 

ملوس از ترس گرگی رفته رو درخت

گرگی می خواد درختو از جا درآره

ملوس داره میلرزه مثل برگ بید

گرگی خونش می جوشه آتیش می باره

ملوس مثل ماهیه گرگی نهنگه

ملوس مثل شکاره گرگی تفنگه

 

نازی اگه برسه اونوقت می بینین

گربه ای که مادره چجور می جنگه

 

نازی از رو پشت بوم پرید رو دیوار

مثل یه ببر از دیوار پرید تو باغچه

 

گرگی اگه زرنگه وقت فراره

شمشیرتو غلاف کن بزن به کوچه

 

موهای نازی خانوم مثل سوزن شد

پنجه های خوشگلش گرز صد من شد

رسید ویه پنجه زد تو پوز گرگی

دنیا تو چشم گرگی قد ارزن شد

 

گرگی تو یه ثانیه رسیدتوپخونه

دور میدون چرخید و خورد به گورخونه

توپخونه با گورخونش به اون گنده گی

تو چشم گرگی شدن گود زورخونه

مناره ی پامنار تو چشم گرگی

یه فرفره شده بود براش می رقصید

چنار پاجنارم با شاخ و برگش

یه فرفره شده بود دورش می چرخید

 

گرگی به خودت نناز به زور و هوشت

اگه اسمت گرگیه یا که نهنگه

این حرفو زنگوله کن بزن به گوشت

گربه ای که مادره قد پلنگه.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)