واکسن 6 ماهگی
نفسم؛ امروز با بابا جون رفتیم مرکز بهداشت محلمون تا واکسن 6 ماهگیت رو که دو تا تزریق روی دوتا رونات بود رو انجام بدیم و قطره فلج اطفال هم نوش جان کنی... بقیه در ادامه ی مطالب برخلاف دفعات قبل که خیلی کم گریه میکردی یا اصلا گریه نمی کردی اینبار از همون اولی که گذاشتیمت رو تخت شروع کردی به گریه(انگار شستت باخبر شده بود که قراره چه بلایی سرت بیاد.) تا موقعی که اومدیم بیرون و بعدش شما آروم شدی و همینطور که بغل بابا جونی بودی یکم ناله کردی و همونجوری نشسته خوابت برد. تا الانم شکر خدا خوب بودی.فقط یکم بهونه گرفتی و دوست داشتی همش بغل باشی و بعدشم که به خواب ناز رفتی پاک و معصوم فرشته کوچولوی مامان ...
نویسنده :
مامان سمی
16:19