رادینرادین، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

برای پسرم رادین

سه ماهه اول تو دل مامان

1392/9/19 15:37
نویسنده : مامان سمی
180 بازدید
اشتراک گذاری

نفسم؛

امروز میخوام از ماههای اولی که تو دلم بودی برات بگم.

من و بابایی اینقدر خوشحال بودیم که خبر بارداریمو زودی به خونواده هامون دادیم.و اونارو هم تو شادی خودمون سهیم کردیم...

بقیه در ادامه ی مطالب

 

 

 

 

توی این ماه یه سونوگرافی برای تشخیص تشکیل قلب انجام دادم که نشون میداد همه چی نرمال و خوبه.

علی رغم تصوراتی که همیشه از بارداری و خصوصا سه ماهه اولش داشتم طی این سه ماه اصلا ویار بارداری نداشتم.فقط گاهی وقتا صبح ها یکم حالت تهوع داشتم.

این هم خوب بود هم بد.

خوبیش این بود که خوب من جزو اون دسته مادرای خوش شانسی بودم که ویار بارداری رو تجربه نمیکنن و خوب اذیت هم نمیشن.و البته یه خوبی دیگشم این بود که میتونستم خوب غذا بخورم  و مواد غذایی مفید و ویتامینا رو به شما هم برسونم.تا سالم و قوی بار بیای.

بدیش هم این بود که چون بارداری تو سه ماهه اول خیلی نمود خارجی نداره داشتن ویار یه نشونس از وجود یه جواهر تو وجودت.ولی چون این علائمو نداشتم گاهی وقتا شک میکردم که تو هنوز تو دلم باشی.

چیز خاصی دلم هوس نمی کردم.ولی از چیزای شیرین مثل شکلات و بیسکوییت خیلی خوشم میومد.

یه خوبی که بارداری داره اینه که تو حواست به همه چیت هست.از خورد و خوراک گرفته تا خواب و استراحت و حفظ آرامش روحی.همه هم که هوای آدمو دارن.و حسابی لوست میکنن.

من با اینکه تو این مدت سر کار میرفتم ولی کارامو از چند وقت پیش که تصمیم به بارداری گرفته بودم سبکتر کرده بودم و بیشتر خونه بودم.

این چند ماه خیلی تنبل شده بودم و همش میخواستم بخوابم.

قبل از بارداری وزن مامان 56/5 بود و آخر سه ماهه اول شد 59 کیلو.

جزو مراقبتهای این دوره آزمایشات غربالگری سه ماهه اول بود که شکر خدا جوابش خوب بود و یه نشونه دیگه از سلامتی شما.

به عنوان مکمل این آزمایشات یه سونوگرافی هم از شما صورت گرفت که جواب اونم خوب بود.خانوم دکتری که تو سونوگرافی نرگس بود بهم گفت یه چیزی بهت میگم ولی باید قول بدی از الان نری لباس بخری چون این فقط یه احتماله.و اونم این که نی نی شما گل دختره.

من کلی ذوق کرده بودم که جنسیت نی نیمو فهمیدم هرچند اصلا برام فرقی نمیکرد که تو دلیم پسملی باشه یا دخملی.ولی اینجوری می تونستم نینیمو با اسم صدا بزنم و بهتر باهاش ارتباط برقرار کنم.

البته دیگه الان خودت میدونی که اون تشخیص کاملا اشتباه بوده و شما گل پسری منی.

اینم یه مختصری بود از سه ماهه اول که با همه شیرینیها و نگرانیهاش تموم شد و ما کم کم وارد سه ماهه شیرین دوم شدیم که یه وقت دیگه برات مینویسم پس تا اونموقع.

 

این تصویر سونوگرافی 5 هفته و 4 روزگی.اون گردالی سیاهه ساک حاملگیه:

 

اینم 9 هفته و 2 روزت.مامان قربون دست کوچولوت بره که برامون تکون دادی:

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)